به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، تاریخ جنگها همواره معرف چهرههای برجستهای هستند که به عنوان یک سرمایه ملی، جوامع را به مطالعه درباره خود فرا میخوانند. در جنگ هشت ساله دفاع مقدس، در میان افراد شاخص و نخبگان ممتاز آن دوران، شخصیت حسن باقری (غلامحسین افشردی) به عنوان یکی از بنیانگذاران مکتب دفاعی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، درخشش خاصی دارد. او در 28 ماه عمر پرحاصل خود در جنگ تحمیلی، از اول مهر 1359 و ورود به خوزستان تا نهم بهمن 1361 روز شهادتش در فکه، علاوه بر طراحی و اجرای عملیات مهم، با شناخت دقیق از دشمن و تسلطی که بر منطقه جغرافیایی جنگ و تغییرات حاصل از آن داشت، به تشکیل اطلاعات عملیات اهتمام ورزید و سپس با تسلط بر جبهه خودی و دشمن و تغییرات لحظه به لحظه آن، در تشکیل سازمان رزم، کادرسازی و تربیت فرماندهان تأثیرگذار و کارآمد نقش اساسی داشت.
حسن باقری، با همیاری چند فرمانده شاخص دیگر، مبتکر نظریه جدیدی در جنگ و مقابله با متجاوزین شد که توانست استراتژی جنگ را تغییر دهد. وی جنگ را فرصت طلایی برای رشد استعدادها میدانست. او نظریهپرداز بزرگ نظامی بود که در جایگاه فرمانده عالیرتبه جنگ توانست توازن قوا را به نفع جمهوری اسلامی تغییر دهد.حسن باقری، بیش از تکیه بر تجهیزات و قدرت نظامی، متکی به ایمان و فکر بودو با تغییر ادبیات جنگ توانست فرهنگ علوی و عاشورایی را که بر گرفته از اسلام و مکتب وحی بود، وارد جنگ کند. او با اتکاء به قدرت الهی و تحت رهبری امام خمینی(ره) راهی را برگزید که این مسیر، چراغ راه آیندگان در دفاع ارزشمند ملت ایران شد.تا آنجا که امام خامنهای در بیست و پنج آذر سال92 در دیدار اعضای ستاد برگزاری بزرگداشت سرداران و ده هزار شهید استان مازندران در سخنانی شهید حسن باقری را «معجزه انقلاب» مینامند.
همزمان با فرا رسیدن سیو چهارمین سالگرد شهادت این سردار شهید با سردار فتح الله جعفری رئیس هیئت مدیره موسسه شهید باقری و مهدی امیریان مدیرعامل این موسسه به گفتوگو نشستیم که بخش اول این مصاحبه در ادامه میآید:
سردار فتح الله جعفری در سال 58 به عضویت سپاه درآمد و در ابتدا مسئولیت حفاظت از بیت امام خمینی(ره) را عهده دار شد. با شروع درگیریها در غرب کشور عازم کردستان شد و با آغاز تهاجم عراق علیه ایران به جنوب کشور رفت و در آنجا به دفاع از انقلاب اسلامی پرداخت و یکی از فرماندهان تحت امر شهید باقری در دوران دفاع مقدس بود. سردار جعفری از سال 81 با تاسیس موسسه شهید حسن باقری در مسیر نشر فرهنگ و نشر ارزشهای این شهید والا مقام فعالیت میکند.او معتقد است با توجه به اینکه زمان جنگ را کاملا میشناختیم و به آن نزدیک بودیم ولی آثاری که از شهید باقری به دست آمده و دیده میشود فراتر از آن چیزی بود که ما در مورد طرح ها, نظرات,صحبت ها و نوشته هایشان ایده هایشان میدانستیم. میشود گفت شهید باقری بنیانگذار بسیاری از مسائل در جنگ بودند که بعدا برای تداوم جنگ ضرورت پیدا کرد و به جرئت میتوان گفت بسیاری از پیروزیها را در جنگ را مدیون شهید بزرگوار هستیم.همچنین بنیانگذاری اطلاعات عملیات جنگ, پایه گذاری سازمان رزم سپاه, تیم طراحی عملیاتها, برآورد اطلاعات و عملیاتها را ایشان می نوشتند و به عنوان اولین همه این طرح ها این ها را وارد قرارگاه عملیاتی میکردند و همه طرح ها که می فرستاد، به تصویب میرسید و اجرا میشد.
مهدی امیریان نیز فعالیت خود را از سال 82 در حالی که دانشجو و فعال عرصه راهیان نور بوده در این موسسه آغاز کرده است. به گفته او چیزهایی که از حسن باقری در اسناد و مصاحبه ها و گفت و گوها از همرزمان و دوستان شهید باقری دیده است,یک تفاوت زیادی با بقیه فرماندهان دارد و ضمن این که در راهیان نور و در معرض سوالات جوانان قرار داشته است این نتیجه رسید که یکی از محکم ترین مستندهای سوالات جوانان در این خصوص استناد به اسناد شهید باقری است. همچنین موضوع تفکر و عقلانیت در جنگ ضمن این که تغییر استراتژی و راهبرد اساسی که در دفاع مقدس پیش آمده و حاصلش آن پیروزی ها بود همه این سوالات را در اسناد به جا مانده از شهید باقری و با تکیه بر آنها میتوان به آنها پاسخ منطقی داد از این جهت در مسیر نشر این اندیشه و آثار شهید باقری فعالیت میکند.
سردار! شما در دو مقطع با شهید باقری بودید. یکی مقطع در زمان دفاع مقدس و یک مقطع از سال 81 که موسسه شهید باقری تاسیس شد و برای نشر آثار و اندیشه شهید باقری فعالیتمیکنید.به نظر شما چه اتفاقی ممکن است در زندگی فردی رخ بدهد که در عرض دو سال تبدیل به استراتژیست جنگ شود که مقام معظم رهبری لقب معجزه انقلاب را به شهید باقری بدهند؟
سردار فتح الله جعفری: تفاوت شهید باقری با ما و دیگران این بوده که شهید باقری یک توانایی های منحصر به فردی داشت که از دیگران برنمی آمد. ما روزهای اولی که وارد جنگ شدیم فکر این بودیم که اسلحه بگیریم و در خط دفاعی مقابل دشمن بایستیم تا دشمن جلوتر نیاید و در این فکر اینکه که چگونه باید جنگید و روشهای جنگ چه طور است از ما برنمی آمد اما شهید باقری یک مقداری فراتر از این مسئله بود. یعنی آمد خودش در مهمترین نقطه ضعفی که در جنگ وجود داشت که گفت با دشمن نشناخته نمیتوان جنگید, دشمن را باید شناخت و بعد با او جنگید و این نقطه آغازی بود که اطلاعات عملیات را تشکیل داد.
شهید باقری با ایجاد یک مجموعه و استفاده از سیستم های شنود و شناسایی در عمق دشمن نفوذ کرد. همچنین مجموعهای ایجاد کرد تا اخبار و اطلاعات و وضعیت دشمن را رصد کنند و دشمن را به صحنه بیاورند. در واقع در آن زمان چراغ جنگ خاموش بود و حسن باقری این چراغ را روشن کرد و موجب شد که عراق و تاکتیکهای او برای رزمندگان نمایان شود. هنر حسن باقری این بود که این را کشف کرد و تنها به اینجا متوقف نشد. روحیه فرماندهان دشمن را شناسایی کرد, توانایی و تجهیزاتشان را دریافت و نقاط ضعفشان را به دست آورد که بتواند براساس این نقاط ضعف عملیات هایی را طراحی و با دشمن مقاومت کند. این کار بزرگی کرد و این کار انحصارا برای حسن باقری است و کسی نمی تواند ادعا کند که من اطلاعات عملیات را درست کردم.
هنر حسن باقری این بود که با اقداماتی که کرد دشمن را به واکنش وادار کرد
گام دومی شهید باقری, ورود به عرصه فرماندهی بود. وقتی که فرمانده شد, هم اطلاعاتی و هم با طرح عملیات که مکمل عملیات بود آشنا و موجب شد به موقع در فرصت مناسب و به جا کارهای خودش را انجام دهد و همین باعث شد دشمن را به واکنش وادارکند. ابتدای جنگ ما واکنشی بودیم و ابتکار عمل دست دشمن بود,هنر حسن باقری این بود با اقداماتی که کرد دشمن را به واکنش وادار کرد و ابتکار عمل را به دست گرفت هم در عرصه اطلاعات و هم بعدا در عرصه عملکرد.
خود دشمن اعتراف کرد که حسن باقری با توجه به اطلاعات بسیار دقیقی که از مواضع, یگانها و حتی حلقه های پشتیبانی ما توانسته طرح های بسیار دقیقی را آماده و به دقت اجرا کند این حرف مهمی است که دشمن در مورد حسن باقری زده است. ما می دانیم که حسن باقری از دشمن اطلاعاتش خوب بوده اما چه طور به این رسید؟ و چه طور به معجزه انقلاب واقعا معجزه انقلاب بود. ما می دانستیم باقری همه چیز را می دانست، هر وقت بحرانی پیش می آمد ما شاهد بودیم اتفاقات بسیار حساس در شرایط جنگ پیش آمد که حسن باقری تصمیم گیری میکرد خودم حضورا شاهد بودم که این اتفاق افتاد و این تصمیمات را ایشان می گرفت و می توانست صحنه جنگ که به ضرر ما تمام می شد به نفع ما تمام کند.
نمونه خیلی بارز این ها در منطقه دشت عباس بود نمونه آن در منطقه سایت مرحله سوم عملیات و ورودمان بود نمونه در منطقه چذابه بود که دشمن حمله کرده بود و ایشان ابتکار عمل را به دست گرفت نمونه این مرحله دوم بیت المقدس بود که دشمن داشت دژ را می گرفت و حسن باقری اوضاع را کنترل کند و در رمضان توانست درست تصمیم بگیرد و شاید اگر تصمیم ایشان نبود ما اسرای زیادی می دادیم.چون حسن باقری تواناییهای دشمن را خوب می شناخت,زمین را خوب می شناخت و توانایی خودمان را هم بلد بود و میدانست چیست این نقاط حساس و کلیدی را به خوبی کشف و با دقت به اجرا در می آورد.
چند واژه بسیار جالبی از حسن باقری به جای مانده که اینها در هیچ جنگ و نقطه ای باهاش برخورد نکرد. اولین نکته حسن باقری جنگ را فرصت طلایی برای رشد استعدادها میدانست در حالی که جنگ برای همه تهدید حساب میشود شهید باقری جنگ را فرصت طلایی برای رشد استعدادها و توانایی های خودی می دانست و میگوید ما می توانیم روش هایی را در جنگ ابداع کنیم که دشمن هرگز پی نخواهد برد. نکته دوم بسیار مهمی که انحصارا متعلق به شهید باقری است می گوید هدف ما در جنگ کشتار نیست هدف ما این است که نیروهای عراق را دور بزنیم و به اسارت بگیریم و رویشان کار کنیم و تجهیزات آنها را سالم بگیریم این خیلی حرف مهمی است این حرف انحصارا برای شهید باقری است. مسئله سوم میدان دادن به نیروهای جوان در جنگ است یعنی از نیروهای خط نیروهای عادی خط یکی رزمنده معمولی, از این ها فرمانده میسازد و میدان و عرصه را برای اینها به وجود می آورد.
اقدام بعدی این است که سازمان رزم را تشکیل داد و گفت سازمان رزم خیلی مهم است. این سازمان را حسن باقری ایجاد می کند و فضاسازی و گسترش سازمان میکند.شما می بینید همه رزمندگانی که برای دفاع میآیند, از روزهای اول که تعداد انگشت شمار بوده ولی در جاهایی که تا 60، 70 هزار نفر تا 150 و 200هزار نفر هستند,این ها سازمان دارند. در مهندسی و بهداری و زرهی و توپخانه و گردان ها سازمانی درست می کند که تمام نیروهای داوطلبی که در منطقه حضور پیدا می کنند را سازماندهیمیکند.دسته تشکیل میدهد و هر گروه یک فرمانده دارد این فرمانده مهمترین فرمانده ما در صحنه نبرد است و پایه ها را می چیند و این فرمانده دسته در صحنه جنگ باید این تصمیم بگیرد که باید بجنگند این باید قوی تر باشد این فرمانده دسته,فرمانده گردان و بعد فرمانده تیپ و این رشد و زمینه های رشد را شهید باقری خیلی خوب برنامه ریزی می کند. امروز لشکر محمد رسول الله، نصر، سیدالشهدا، حضرت ولی عصر و… این ها یگان هایی بودند که پایه هایش را حسن باقری ایجاد کرده و امروز به عنوان یگان رزم شناخته می شوند. واحدهای تخصصی کار پیچیده تری است, مثلا ماموریت به آقای حسن طهرانی مقدم می دهد، ماموریت من این بود زرهی راه بیندازم و خیلی فعال و جدی با این موضوع برخورد میکرد.
کسی برای حسن باقری فرش قرمز پهن نکرد
نظر شما در خصوص نشات گرفتن این طرز فکر شهید باقری چیست؟
امیریان: اگر یک مقدار به عقب تر برگردیم باید زمینه هایش را باید بررسی کنیم.حسن جملهای دارد که میگوید آن چیزی که نیرو را خسته می کند گیجی است نه کار زیاد. وقتی شهید باقری در روزهای اول وارد جنگ می شود درست است نیروی اطلاعات سپاه فعالیت داشته اگر فرض کنیم با تم خبرنگاری هم وارد می شود یا به عنوان جوانی مثل بقیه جوانان احساس تکلیف می کند و وارد صحنه نبرد می شود.این ادبیاتی که امروز داریم که به من چه از من که کاری برنمیاد این قدر از دستم بیشتر برنمیاد بیشتر از این زورم نمی رسه در صحنه جنگ خیلی بیشتر از این بهانه ها بود که نهایتا اسلحه بگیرم و دفاع کنم کسی از حسن توقع اطلاعات عملیات ندارد ولو اینکه در جاهایی داریم ایشان به عنوان خبرنگار وارد شده کسی توقع فرماندهی ندارد ضمن این که کسی برای حسن باقری فرش قرمز پهن نکرد.
نکته این است آقای باقری آمد و شد فرمانده نخیر این طور نبود. حسن باقری با تلاش شبانه روزی و مضاعف و دلسوزی یک جایگاه و یک رکنی که تا آن قبل وجود نداشت را ایجاد کرد و آفرید این نبود که بگویند آقای باقری بنشینید و فرماندهی کنید ما را.حسن باقری با ورودش به جنگ چیزی آفرید و با زحمت و تلاش شبانه روزی و دلسوزی چیزی را ایجاد کرد شاید با مقاومت هایی روبه رو می شد بعد از مدتی همه به این رسیدند این چیزی که حسن ایجاد کرده واجب و ضروری است و اصلا بدون این ساختاری که باقری اطلاعات عملیات شکل می دهد جنگ و ادامه اش امکان پذیر نیست.
اثبات این خیلی مهم است ما یک وقتی فکر میکنیم آماده بود و باقری فرماندهی کرده یک جمله ای حضرت آقا دارند می گویند که در جمهوری اسلامی در هر جا که قرار میگیرید اینجا را مرکز عالم بدانید و بدانید همه کارها به شما برمی گردد. اعتقادم این است که قبل از اینکه حسن باقری این را بشوند عمل می کرد ایشان می توانست قبل از اینکه وارد جنگ شود می توانست یک خبرنگاری ساده انجام بدهد و مثل جوانی دفاع کند توقع دیگری کسی برایش الزام نکرده بود. شما را ارجاع می دهم به اولین گزارشاتی که حسن باقری در دفتر و یادداشت هایش می نویسد مضمون یکی از این یادداشتهای این است که جنگ را به دقت دیدم فرماندهان خوبی داریم نیروهای دلسوز و شجاعی هم داریم خوب هم می جنگیم اما نتیجه نمی گیریم اشکال در عدم فرماندهی درست است؟ یا اشکال در خوب نجنگیدن ماست؟ بعد می گوید اشکال در نرسیدن اطلاعات درست به فرماندهان است مثالی می زند صبح می گویند فلان شهر بمباران شده شب تکذیب می کنند مگر می شود با این اطلاعات جنگید مگر می شود با دشمنی جنگید که او را نشناخت,در واقع این شروع حضور حسن باقری به عنوان آن بنیانگذار اطلاعات عملیات می تواند باشد.
این نوع حضور و جهان بینی حسن باقری مهم است. ادبیات به من چه و به من ربطی ندارد و از دست من برنمیاد ندارد. خیلی مقاومت روزهای اول باهاش می شود خیلی ها بودن همسنش بودن با سن های بیشتر روز اول حضور جوان با انرژی و انگیزه را قبول نمیکردند.جایی حسن باقری می گوید که دو مولفه یکی تلاش و یکی توکل که مولفه پیروزی است و بعد میگوید من معمولا توکلمان خوب است ولی تلاشمان کم است وقتی امروز نگاه می کنیم ما این مشکل را در زندگی روزمره مان داریم این که حسن باقری توانست این اتفاق را رقم بزند که به نوع جهان بینی و تفکر و تکلیف محوری و مداری که دارد.
نگاه دشمن شناسانه به جنگ و نگاه به درون، شهید حسن باقری را شاخص کرد
حسن باقری مثل جوانی وارد جنگ شد امامی جنگ را به او تکلیف کرد وظیفه امام تا همین جاست، ابزار انجام این تکلیف و جنگیدن را خودش باید به دست بیاورد به خاطر همین یکی از مصداق های شهید حسن باقری الگوی جوان مومن انقلابی است که صحنه را می شناسد و فعال وارد صحنه می شود,درست تصمیم میگیرد و عمل می کند. بسیاری از اقداماتی که شهید حسن باقری انجام داده ابزار این جنگ و تکلیف را خودش را به دست آورده کسی به حسن باقری نگفته باید عربی یاد بگیرد وقتی در این موقعیت قرار می گیرد متوجه می شود برای جنگیدن یکی از ابزار این است که عربی یاد بگیرد.
اگر بگوییم حسن باقری نابغه بوده قطعا دوستی میگوید که خب ممکن است بگویند ما نابغه نیستیم پس بر ما وظیفه ای نیست اگر بگوییم آدم عادی بوده ممکن است من بگویم من عادی هستم چرا نمی توانم کارهای او را بکنم در واقع جمع این دو موضوع نابغه و عادی بودن.واقعیت ماجرا این است که تلاش حسن باقری بسیار ویژه و قابل بحث کردن است که این ضمن این که خصوصیت بارز حسن باقری این است که اهل نوشتن بود, این چیز ساده ای نیست که به راحتی بشود از آن عبور کرد.
یکی از شاخصه های شهید باقری دشمن شناسی است خیلی این جمله را زیاد شنیدیم یکی از صحبت های اخیر آقا بود که فرمودند من جوانانی را در قرارگاه در زمان جنگ می دیدم که دشمن را لحظه به لحظه رصد می کردند و براساس آن برنامه ریزی برای مقابله میکردند این دشمن شناسی شهید حسن باقری جای حرف زدن بحث کردن است.آن چیزی که حسن باقری را شاخص کرد این نگاه دشمن شناسانه اش به جنگ و نگاه به درون یعنی سندی وجود دارد که در آن جنگ فرصت های طلایی رسما حسن باقری می نویسد با نگاه به درون و اعتماد خودمان و با فرهنگ عاشورایی می توانیم مقابل این دشمن بایستیم و ابداع کننده خیلی از اتفاقات در جنگ باشیم دیکته کننده ساختار امریکایی ها را در جنگ استفاده نکنیم به نظرم این دو مولفه خیلی مهم است.
الان یکی از تاکیدات حضرت آقا این است که دشمن و خودمان را بشناسیم وقتی که دشمن را شناختیم بتوانیم غلبه کنیم یا همین بحث میدان دادن به نیروهای جوان و کادرسازی که از تاکیدات حضرت آقاست که شهید باقری در آن زمان این کارهای را انجام میداد. این فقدانی که در جامعه و به خصوص نسل جوان وجود دارد که شهید باقری به عنوان الگو در این موارد انجام دهد, کجاست؟
امیریان: به نوعی به جهان بینی و نگاه ما برمی گردد. امروز مشکل اصلی نگاه به جایگاهی است که هستیم ما باید بدانیم کجا ایستادیم یعنی یکی از شاخصه های حسن باقری این بود که فهمید کجا ایستاده این مسئولیت پذیری که شما در صحنه ای احساس مسئولیت کنید و یک باری خودت احساس کنی و نقش آفرینی کنی این خیلی مهم است. فرض کنید در یک صحنه مسئولیتی دارید یا فکر کنید به من ربطی ندارد یک کسانی دیگری انجام می دهند این نکته مهمی است. امروز در صحنه جنگ نرم هستیم و شاخصه های جنگ مشخص است فقط نوع اقدام و ابزارش متفاوت است. شما امروز هم رصد دارید در سال 59 هم رصد داشتید این دشمن شناسی که امروز از آن صحبت میکنیم, در سال 59 حسن باقری این را نه فقط در حرف در اسناد و آرشیوی که ایجاد می کند اسنادی که از فرماندهان جنگ جمع می کند و ملزم می کند که باید فرمانده مقابلت را بشناسی مصداق های زیادی برای این شناخت هست اتفاقاتی هست که حسن باقری در جاهای مختلف دارد.
حسن باقری برای هر تفکرش شمشیر میزد، میجنگید و آن را عملی میکرد
این دشمن شناسی بسیار کمک می کند ولی آن چیزی که وجود دارد شناخت شرایط به لحظه است یعنی امروز هم همین است اگر حسن باقری سال 59 این شرایط را خوب درک نمیکرد و جای خودش را پیدا نمی کرد و مسئولیت نانوشته ای را برای خودش ترسیم نمی کرد و اتفاقاتی نمی افتاد ما نمی توانستیم در مورد حسن باقری حرف بزنیم. حسن باقری مصداق کسی که صحبتی میکند در مورد توان عراق و ایران میگوید, ما نمی توانیم به عراق بگوییم ما جنگیدن بلد نیستیم شش ماه فرصت بده تا ما جنگیدن را یاد بگیریم, در حین جنگ باید یاد بگیرید به خاطر همین موضوع عملیات محدود را مطرح می کند باز جزو کلید واژه هایی است که حسن باقری ایجاد می کند می گوید ما نمی توانیم سینه به سینه عراق بجنگیم باید عملیات محدود کنیم در این عملیات پیروزی به دست میآوریم و روحیهمان بالا می رود و کادرسازی می کنیم و روحیه دشمن تضعیف می شود این همان موضوعی است که در واقع فعال عمل کردن و همین که در واقع فرمودند این که دشمن را به واکنش ترغیب کند نه اینکه ما بایستیم هر جا دشمن یک ضربه زد ما فکر کنیم چه جوری جواب این حرکت دشمن را بدهیم.
بررسی این مولفه ها با توجه به اسنادی که از خود شهید حسن باقری هست, بسیار مهم است یا جمله معروف حسن باقری که باید به خود جرات داد این جنگ به درد نمی خورد استراتژی جنگ باید عوض شود این حرف کمی نیست در آن وضعیت جوانی این حرف را می زند و پایش می ایستد نه این که حرفی بزند و چیزی بگوید یعنی برای هر تفکری که در ذهنش است حسن باقری شمشیر می زند یعنی در میدان می ایستد و می جنگد و اثبات می کند و قانع میکند آدم ها را بحث میکند و توجیح می کند, به خاطر همین حسن باقری میگوید هر نیرویی که خوب توجیح شود این خیلی خوب می جنگد, این مصداق کادرسازی است که می گوید راننده آمبولانسی که در دل تاریکی با دستور من جاده تاریک را می رود باید توجیح شود اگر خوب توجیح شود درست مسئولیتش را انجام می دهد.
موضوعاتی را باید کنار هم قرار بدیم یک سیر است شما باید یک سیر را در نظر بگیرید و کلید واژه ها را کنار هم بگذارید وقتی در یک مقام بالاتری به این صحنه نگاه می کنید جمع این مولفه ها و این توانایی ها وقتی کنار هم قرار می گیرد از حسن باقری یک جوان انقلابی می سازد که امامش بهش جنگ را تکلیف کرد و خودش ابزار انجام این تکلیف را رفت و به دست آورد و ارتقا داد و به بقیه معرفی کرد و به بقیه در انجام این تکلیف هم کمک کرد. در ایجاد یگان های زرهی و موضوعات دیگر به پایش می ایستد و تلاش میکند تا در واقع این موضوع شکل بگیرد ,چون قرار است اتفاق بزرگی بیفتد که آن اتفاق چیزی جز دفاع از اسلام و ایران نیست.
این نگرش به نظر شما از کجا به وجود میاد شما بودید و می دیدید این نگرش و افکاری که داشتند این نگرش چه طور ایجاد شد با توجه به اینکه فرماندهان بسیاری در آن زمان بود چی شد این نگرش در حسن باقری ایجاد شد که این تغییرات عظیم را ایجاد کند الان جوان می گوید من نمی توانم چون جوی ساخته شده فکر می کند نمی تواند خودش را دست کم می گیرد ولی حسن باقری خودش را دست کم نگرفت مصداق حرفی که اونجایی که بود مرکز کارش دانست این نگرش از کجا شکل گرفت که توانست این همه تغییرات و اتفاقاتی که قرار بود به ضرر ما تمام شود به نفع ما تمام کرد.