غلامحسین در بدو تولد آن قدر ضعیف و نحیف بود که امیدی به زنده ماندنش نبود به همین منظور برای ادامه حیاتش به عظمت اسم حسین نامش را “غلامحسین” گذاشتند.
پس از گذراندن دوران دبستان در دبیرستان مروی ادامه تحصیل داد و با اخذ دیپلم ریاضی در سال 1354 در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی شهر ارومیه پذیرفته شد و تحصیلات خود را ادامه داد.
پس از گذشت مدتی به دلیل فعالیتهای مذهبی و مبارزاتی که داشت از دانشگاه اخراج شد و تقریباً بعد از دو سال ورود به دانشگاه این اتفاق رخ داد که در سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شود.
غلامحسین در ایلام به خدمت سربازی پرداخت و برای اینکه مراقبش باشند وی را راننده یک گروهبان کردند تا یک وقت کار دستشان ندهد به همین ترتیب پس از فرمان حضرت امام (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، سربازی را ترک کرد تا برای پیروزی انقلاب اسلامی به مردم بپیوندد.
وی با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیتهای مختلف فرهنگی و اجتماعی شد و با توجه به این که از همان ابتدا و در کودکی و نوجوانی به کار نویسندگی و خبر علاقه داشت، در روزهای آغازین ایجاد روزنامه جمهوری اسلامی در این رسانه نوشتاری مشغول به فعالیت شد وحتی در روزهای نخست جنگ به عنوان خبرنگار وارد خط مقدم جبهههای حق علیه باطل شد و حتی در حادثه طبس هم همان لحظه به سمت طبس حرکت کرد و نخستین خبرنگاری بود که در آن محل حاضر شد و گزارشات زیادی در این باره منتشر کرد که تمامی اینها نشان از علاقه غلامحسین به خبرنگاری داشت.
وی نخستین خبرنگاری بود که به الجزایر اعزام شد و پس از آن بنا به دعوت سازمان امل، از طرف این روزنامه، سفر 15 روزهای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابهسامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد.
در خردادماه سال ۱۳۵۸، دیپلم ادبی گرفت و در امتحان ورودی دانشگاهها شرکت کرد و با رتبهی 104 در رشتهی حقوق قضایی وارد دانشگاه تهران شد.
وی در مدت 18 ماه خبرنگاری در روزنامه جمهوری اسلامی آثار و گزارشات خوب و مهمی را منتشر کرد.
با آغاز فعالیتش در اطلاعات سپاه، نام مستعار حسن باقری را برای خود برگزید. وظیفه او در اطلاعات سپاه شناسایی گروهکها بود. با شروع جنگ تحمیلی عراق، در روز اول مهرماه 1359، راهی جبهههای جنوب در خوزستان شد و با استفاده از همهی امکانات به جمعآوری اطلاعات، نقشهها و کالکهای عملیاتی و شناسایی دقیق محورهای عملیات پرداخت و این اسناد را به گزارشهای سازمانیافته تبدیل کرد.
در کل اطلاعات کامل و جامعی از موقعیت دشمن، به همراه عناصر اطلاعاتی، به تحلیل و ارزیابی دشمن پرداخت و نقشههای دقیق مناطق عملیاتی را تهیه کرد.
فعالیتهای وی در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها، منجر به تقویت واحد اطلاعاتعملیات در ستاد عملیات جنوب شد.
شهید باقری به دلیل بهره مندی از هوش و استعداد فوق العاده در طول دوران حیات خویش در سالهای اولیه جنگ تحمیلی منشأ برکات فراوانی از جمله ایجاد اولین قرارگاه مشترک سپاه و ارتش (قرارگاه نصر) و اولین فرمانده قرارگاه نصر بود که پس از عملیات رمضان به سمت فرماندهی «قرارگاه کربلا» و جانشین فرماندهی کل در قرارگاههای جنوب منصوب شد. پس از شکل گیری سازمان رزمی سپاه با توجه به توان و تجربههای شهید باقری وی به عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه برگزیده می شود.
حسن باقری معروف به سقای بسیجیان، جوانترین فرمانده جنگ ایران در دوران جنگ ایران و عراق بود. فرماندهان جنگ حسن باقری را از فرماندهان نابغهی سپاه ایران میدانستند و از او به عنوان بنبست شکن در این عرصه نام میبردند.
خبرنگاری که به عنوان یک استراتژیست بزرگ در هشت سال دفاع مقدس شناخته شد به نحوی بود که صدام حسین در تقسیم بندی جنگ اعلام کرد که جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک به دو بخش قبل از شهادت باقری و بعد از شهادت باقری تقسیم می شود.
طرحهای عملیاتی او به آزادسازی بسیاری از مناطق اشغالی انجامید. براساس یادداشتهای روزانهی آن فرمانده جوان، وی به عنوان فرمانده در هر 24 ساعت 18 ساعت فعالیت میکرد و طی اجرای عملیاتها شبها بیدار میماند تا عملیاتها را بهخوبی هدایت و فرماندهی کند.
امام خمینی(ره) پس از شهادت حسن باقری بر روی عکس وی نوشتند: «خداوند شهید شبزندهدار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید. اگر چه نمیتوان با اندک اطلاعات به روی کاغذ، معرف شخصیت حسن باقری به عنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایهی ملی بود.»
وی در نهم بهمن ماه سال 1361 زمانی که در منطقه فکه مشغول شناسایی منطقه دشمن و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی بود، در سنگر دیده بان مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و شهادت رسید. باقری در هنگام شهادت تنها 27 سال داشت و محلّ دفن وی، قطعهٔ ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران است.
وصیت نامه شهید باقری
فعلا انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای همه مستکبرین درآمده است و یاوری برای همه مستضعفین جهان …
ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان هم سر جنگ داریم و در رابطه با این هدف جنگ با صدام یزید مقدمه است …
در این موقعیت زمانی ومکانی، جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند …
در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی، جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام با خلوص نیت را پیدا کنیم …
در مورد درآمدها، چیزی به آن صورت ندارم و همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را دادهام و بقیه را هم در راه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند … در صورت امکان با لباس سپاه مرا دفن کنید.
درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)
غلامحسین افشردی 12 شب 1359/7/27 اهواز
*گزارش از احسان بابکان